نوشته شده توسط : عبدالله

 سالها از ظهور پيامبر رحمت و عرضه اسلام بر جهان مي گذرد و در اين مدت طولاني انسانهاي مواجه با اين حقيقت بزرگ به سه دسته تقسيم شده اند: دسته مؤمن، دسته كافر و دسته منافق.

مؤمنان همواره با جان و دل پذيراي اسلام بوده و براي انتشار آن بنا به ميزان ايمان و ظرفيتهاي خود كوشيده اند. و منافقان و كافران براي خاموش كردن اين نور از هيچ تلاشي دريغ نكرده اند و امروز كه هزار و چهارصد و بيست و نه سال، از آغاز اولين حكومت اسلامي مي گذرد باز هم شاهد تلاش اين دوگروه يعني منافقان و كافران براي جلوگيري از انتشار حقيقت و توحيد هستيم.
اما موضوعي كه من مي خواهم به آن بپردازم درباره كساني است كه روش شك اندازي و ايجاد شبهه را در پيش گرفته اند تا مسلمانان را نسبت به عقيده و دين خود متزلزل و مشتاقان درك حقيقت را منصرف سازند.

و اكنون كه به خاطر پيشرفت رسانه هاي گروهي همچون شبكه هاي ماهواره اي و اينترنت، سرعت انتشار آن چند برابر شده و گاه و بي گاه دلهاي مؤمنان را به درد مي آورد، بد نديدم كه درباره منشاء ،‌ اصول و مقاصد آن چند خطي مختصر با توفيق الله سبحانه و تعالي بنويسم...
هركس با دقت و عمق نظر نسبت به شبهه هايي كه امروزه در شبكه هاي ماهواره اي ، اينترنت يا هر وسيله ديگري، مطرح شده و توسط جاهلان به مسائل شريعت يا منافقان مشتاق به فتنه اندازي تكرار مي شود،‌نظر بيافكند به خوبي مي فهمد كه اين شبهه ها چيز جديدي نبوده و بلكه تكرار همان اقاويل سالهاي دارز است كه از مشركين مكه گرفته تا مستشرقين و ملحدين امروزي پيوسته با شيوه هاي جديد و رنگهاي متفاوت عرضه مي شود تا شايد بتواند قلبهايي را به بيراهه بكشاند.
براي واضح شدن بيشتر ماهيت اين شبهات ، مي توان سرفصل آنها را به صورت زير دسته بندي كرد:

1- ايجاد شك و ترديد در صحت عقيده اسلامي و مأخذ آن و همچنين شبهه نسبت به دريافت وحي توسط رسول الله صلي الله و عليه وسلم ،‌كه خداوند متعال آنرا از زبان مشركين مكه در آيه هاي... 



:: بازدید از این مطلب : 467
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : شنبه 28 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالله

    افغانستان طی چند دهه اخیر دچار جنگ های گوناگون خارجی و داخلی قرار گرفته که این شرایط باعث دگرگونی های بیشماری در تمام عرصه ها شده از جمله باعث سقوط سطح علم و دانش دینی و فرهنگی در میان مردم این کشور شده و هر نسل از نسل قبلی کم علم تر و کم فرهنگ تر و همچنان بی علم تر در عرصه امور دینی خویش به بار آمده اند و بخصوص طی این چهار سال حکومت دموکراسی بی قید و شرط فعلی كه جوانان و امور و فرایض دینی خود را چنان به حاشیه برده اند که در طول تاریخ اسلام ملت ما شاهد چنین چیزى نبوده است.

 

  جوانان فعلی ما غرق در تقلید از کار های منفی بی سر و پای کشور های اروپائی شده اند كه گاهى  در امور مدهاى روزانه از اروپا یک قدم جلو تر رفته اند، در حالى كه دربالا بردن سطح دانششان هیچ توجهى نكرده اند و روز به روز از راه دین و فرایض دینی خویش فاصله گرفته وآنرا به فراموشی سپرده اند.

 

  نا گفته نماند که در این امر دست بیگانگان و دست دشمنان دین اسلام دخیل است و مؤسسات خارجی که بنام کمک داخل کشور ما شده اند اکثر انها هدف شان دور ساختن نسل جوانان ما از دین اسلام است و با دادن پول دل دختران و پسران جوان و پاک دامن ما را چنان غرق دنیا ساخته اند که فرق میان حلال و حرام را رعايت نميكنند و صرفا در فکر این هستند که  باید زبان انگلیسی بخوانند و بس، و کتاب و زبان انگلیسی برایشان مهمتر از کتاب آسمانی شده است و از صبح تا شام در تلاش آموختن زبان انگلیسی هستند و همین دست بیگانه گان باعث شده که اگر یک پسر بچه خرد سال که به زبان مادری خود هنوز مسلط کامل ندارد و درست صحبت نميكند ولی... 



:: بازدید از این مطلب : 497
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : شنبه 28 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالله

  

اشاره: در عصر حاضر که جهان از نظر ارتباطات به دهکده کوچکی تبدیل شده است، راههای مختلفی برای تبلیغ دین اسلام وجود دارد. اینترنت یکی از وسائل ارتباطی است که در این راستا می‌توان از آن به نحو احسن استفاده نمود. هر چند در بادی امر چگونگی تحقق این مسأله برای مردمی که با اینترنت سر و کار ندارند دور از ذهن به نظر می‌رسد، اما غیر ممکن نیست. این را از سرگذشتهای تازه مسلمانانی که بدین وسیله توانسته‌اند به دین اسلام مشدف شوند، می‌توان فهمید. ذیلاً نامۀ اینترنتی  یکی از خواهرانی را که در سن 21 سالگی به دین اسلام مشرف شده و شرح اسلام خویش را در آن بیان کرده است، برای شما بازگو می‌کنیم...

در ابتدا بگویم چیزی که من الان به آن رسیده‌ام بر گرفته از یک حالت اهمال و بی مبالاتی است. داستان زندگی من از زمانی شروع می‌شود که هنوز به دنیا نیامده بودم، پدر ومادرم هر دو در یکی از کشورهای اروپایی دانشجو بودند. نقطه اشتراک آنها فقط عربی بودن آنها بود، به خاطر همین وقتی که در دوران تحصیل، پدر مسلمانم از مادر مسیحیم خواستگاری می‌کند، یک از شروط او ترک دین سابق خویش وروی آوردن به اسلام بعد از ازدواج است. مادرم نیز ظاهراً قبول می‌کند و ازدواج آنها در اروپا سر می‌گیرد. هنوز شش ماه از ازدواج نگذشته که مشکلات، تازه شروع می‌شود. مادرم اسلام را به عنوان دین نمی‌پذیرد و پدرم نیز تصمیم می‌گیرد او را طلاق دهد، چون یکی از شروط او از اول اسلام آوردن مادرم بوده است. در این ایام که پدر و مادرم از هم جدا شدند، مادرم حامله بوده و مجبور می‌شود به کشورش باز گردد. وقتی بدنیا می ‌آیم پدرم خیلی اصرار می‌کند که حضانت مرا به عهده بگیرد، اما عاطفه و احساس مادرانه مانع می‌شود که من به پدرم سپرده شوم وبعد از اصرار فراوان، پدرم نیز موافقت می‌کند و مرا نزد مادر مسیحیم می‌گذارد. ارتباط من و پدرم در حد پولهایی... 



:: بازدید از این مطلب : 413
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالله

  

اشاره: در عصری که غرب برای تخریب چهره اسلام از هیچ کوششی فروگزار نمی‌کند، و همواره اسلام را دینی مرتجع و تروریستی معرفی می‌کند، بسیاری از غربیان را می‌بینیم که ازروی فهم و علاقه و خرسندی کامل به دین اسلام روی می‌آورند، وآن را دین صلح ومحبت می‌نامند. مرکز اعلان اسلام برای خارجیان که چند ماهی است در دانشگاه الازهر تأسیس شده است و شیخ فرحات المنجی بر آن نظارت دارد، شاهد اسلام آوردن عدۀ زیادی از خارجیانی است که با علاقۀ فراوان اسلام را دین فطرت می‌نامند، و معتقدند که اسلام بر تعاون بین ملتها تأکید می‌ورزد و چیزی است که انسان را از پستی و رذالت به عالی‌ترین درجات انسانیت سوق می‌دهد.

یورباناتونی یکی از کسانی است که به این مرکز آمده تا مسلمان شدن خود را اعلام کند. او بعد از شش ماه مطالعه و تحقیق به دین اسلام گرویده است. بعد از اسلام نیز با یکی از جوانان مسلمان ازدواج کرده است. یوربانا (که بعد از اسلام خود را لیلی نامیده است) در این باره می‌گوید: «اسلام برای حقوق زنان خیلی اهمیت قائل شده است. ما در ایتالیا بر اساس اطلاعات غلطی که رواج دارد فکر می‌کردیم اسلام به زن ظلم می‌کند و او بعد از مرد در درجه دوم قرار دارد، ولی من به هنگام تحقیق در مورد دین اسلام علی‌الخصوص تفحص در مورد زنان به این واقعیت پی بردم که اسلام شخصیت زن را حفظ می‌کند، و او را از سقوط و بی احترامی نجات می‌دهد، و حقوق مالی او مستقل از حقوق شوهرش می‌باشد. و برعکس آنچه در غرب رواج دارد، می‌تواند نام خانوادگی پدرش را حتی بعد از ازدواج روی اسم خود باقی بگذارد. اما در غرب زن را با نام خانوادگی شوهرش... 



:: بازدید از این مطلب : 507
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالله

  

اشاره: یکی از عواملی که در پیشرفت اسلام در سایر نقاط جهان مؤثر بوده اخلاق خوب است. بازرگانانی که برای تجارت به کشورهای دور دست سفر می کرده‌اند، با اخلاق اسلامی که از خود نشان می‌دادند (حتی در تجارت) سبب هدایت عدۀ بیشماری از مردم آن دیار می‌شدند. در سرگذشت این زن آمریکایی چیزی که نباید از آن غافل بود ابتدا توفیق الهی  و سپس اخلاق خوب خواهران مسلمان را می‌توان از دلایل هدایت او برشمرد؛ چرا که اگر آنها او را از خود طرد می‌کردند یا به او بدرفتاری می‌کردند، سبب ایجاد ذهنیت منفی نسبت به اسلام و مسلمین در او می‌شدند...

من از پدر و مادری مسیحی در ایالت کالیفرنیای آمریکا به دنیا آمده‌ام. مادرم طوری مرا تربیت کرده بود که مجبور بودم هر یکشنبه به کلیسا بروم. در روزهای یکشنبه تنها اهنگی که مجاز بود نواخته شود، موسیقی انجیل بود. من هیچوقت از کلیسا خوشم نمی‌آمد؛ کسانی که به آنجا می‌آمدند فکر می‌کردند آنجا بهترین مکان برای نشان دادن آخرین مد لباسهایشان است، به همین خاطر نیز جدیدترین و بهترین لباسهایشان را می‌پوشیدند تا از همدیگر عقب نمانند. بعد از آنکه مردم وارد کلیسا می‌شدند بر روی نیمکتهایی که در دو طرف تعبیه شده بود می‌نشستند و به تک تک افرادی که از در وارد می‌شدند خیره می‌شدند، من می‌دیدم وقتی شخصی وارد کلیسا می‌شد مردم به هم سقلمه می‌زدند و توجه همدیگر را به او جلب می‌کردند سپس پشت سر آن شخص بد گویی می‌کردند، یا اینکه طوری او را نگاه می‌کردند که بینی‌هایشان رو به بالا قرار می‌گرفت. بعد از اینکه همه سر جایشان قرار می‌گرفتند، برنامه شروع می‌شد. اکنون نوبت پدر روحانی بود که موعظه را شروع کند. او ابتدا به صورت آرام و آسان شروع می‌کرد، همچنان که به پیش می‌رفت انجیل را به شدت با دست می‌فشرد و حسابی عرق خودش را در می‌آورد، مردم نیز همراه او شروع می‌کردند و با صدای بلند مناجات می‌خواندند. بعد از اینکه احساسات مردم بدین صورت تحریک می‌شد آنها.... 



:: بازدید از این مطلب : 351
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالله

 نام من رقیه مقصود است، البته قبل از مشرف شدن به اسلام نامم روزلین روشبروک بود. در شهر کنت در جنوب انگلستان بدنیا آمدم. هم اکنون نیز مدیر قسمت پژوهشهای اسلامی در دبیرستان پسرانه در شهر «هل» می باشم. یک ازدواج ناموفق با مردی شاعر به نام «جورج کیندریک» داشتم که دو فرزند هم از او دارم، اما بعد از بیست و سه سال طلاق گرفتم. بعد از آن بود که به اسلام مشرف شدم و با فردی مسلمان ازدواج کردم. از وقتی به خاطرم هست پدر و مادرم را مقید به دین نیافتم، اما آنها مرا به مدرسه‌ای فرستادند که تحت نظر مستقیم کلیسا اداره می‌شد تا با مبادی دین مسیحیت آشنا شوم و ارتباط ناگسستنی با آن پیدا کنم. واحد تعلیمات دینی در مدرسه از محبوبترین واحدهای درسی برایم به شمار می‌رفت، به خاطر همین نیز فارغ التحصیل رشته علوم دینی از دانشگاه شهرمان می‌باشم. در مدرسه هیچ ارتباطی با پسرها نداشتم اما وقتی وارد دانشگاه شدم کمی منحرف شدم، سیگار می کشیدم، مشروب می‌خوردم و در جلسات رقص و پایکوبی شرکت می‌کردم، حتی دوست پسر هم داشتم. وقتی که از دانشگاه فارغ التحصیل شدم با جورج که یکی از همکلاسیهایم در دانشگاه بود ازدواج کردم، با اینکه بیست و سه سال از ازدواجمان می‌گذشت اما هرگز در زندگی احساس خوشبختی نمی‌کردم، سرانجام نیز به بهانه اینکه نمی‌توانیم همدیگر را درک کنیم طلاق گرفتم. بعد از آن برای اینکه بتوانم اجاره خانه ماهیانه‌ام را بپردازم تصمیم گرفتم چند باب از اتاقهای خانه‌ام را به دانشجویان که در بینشان دانشجویان مسلمان نیز بودند، اجاره بدهم. البته بخاطر رشته‌ای... 



:: بازدید از این مطلب : 358
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالله

 بسم الله الرحمن الرحیم


اشتباه بشریت از زمانی شروع شد که گمان کرد تنها با تکیه بر اندیشۀ بشری خواهد توانست مدینۀ فاضلۀ مورد نظر مصلحان و خیرخواهان جامعۀ بشری را بسازد.


بله عزیزان! تمدنی که بدون عقیدۀ صحیح و دین و بر اساس دشمنی با برنامه ها و قوانین خداوندی بنا نهاده شود سرانجام نافرجامی خواهد داشت. و شاعر چه زیبا گفته است:

خشت اول گر نهد معمار کج       تا ثریا می رود دیوار کج

آری!غرب، تمدن و پیشرفت خود را بدون رابطه با برنامۀ خداوندی آغاز کرد و خشت زیربنایی این تمدن کج و معوج گذاشته شد و به همین دلیل امروزه نشانه های فروپاشی و از هم پاشیدگی این تمدن پوشالین، پرزرق و برق، فریبنده و توخالی روزبه روز آشکارتر می شود.

هرچه بر تعداد مطب های روانپزشکی و کتابهای روانشناسی در دنیای غرب افزوده می شود، آمار خودکشی، امراض روحی، فقدان آرامش، سرگردانی و احساس پوچی نیز افزایش می یابد.زیرا روانشناسی بر تفکر بشری استوار است و علم بشری محدود است.خداوند می فرماید:

« وما أوتیتم من العلم إلا قلیلا» (اسراء:85)
و داده نشده است به شما از علم، مگر اندکی (وعلم شما انسانها با توجه به گسترۀ کل جهان و علم لایتنهایی خداوند سبحان، قطره ای به دریا هم نیست.)

بدیهی است خداوند خالقی که انسان را آفریده ، بهتر خواسته ها و نیازهای او را میداند و اینکه چه راهی ضامن سعادت و خوشبختی اوست. همانطور که خداوند می فرماید:

«ألا یعلم من خلق وهو اللطیف الخبیر» (ملک:14)
مگر کسی که [انسانها را] می آفریند [حال و وضع ایشان را] نمی داند، حال اینکه او دقیق و باریک بین بس آگاهی است؟!

پس برای رسیدن به خوشبختی چاره ای جز بازگشت به برنامۀ خدایی و تسلیم شدن و پیروی از آن وجود ندارد و هیچ راه دیگری برای رسیدن به سعادت غیر از تن در دادن به هدایت خداوندی و دین خدا وجود ندارد.

بر همین اساس بنده برآن شدم تا مطالبی را از یکی از کتابهای نویسنده و دعوتگر مسلمان عرب دکتر عائض القرنی (1) بصورت سلسله وار به فارسی برگردانم. در این کتاب دکتر عائض القرنی چراغهایی را برای رسیدن به خوشبختی واقعی و آرامش حقیقی فراراه ما قرارداده است و از آنجاییکه.... 



:: بازدید از این مطلب : 309
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : جمعه 13 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالله

 فضايلي هستند كه به وسيله آن دلها مهربان و عيب ها پوشیده می گردند و لغزش ها از بین می روند این صفات تأثیری فوری و به سزایی بر دلها دارد. پس ای عزیز شتاب کن و با به کارگیری این صفات دلها را به دست آور و برای رسیدن به این هدف با طلب یاری از پروردگار تلاش کن.

 

روش اول: تبسم

 

گفته اند تبسم مانند نمک در غذا با ارزش است و سریع ترین روش برای به دست آوردن دلها محسوب می شود، علاوه بر این ها عبادت و صدقه نیز هست . تبسم به روی برادرت صدقه است. ترمذی از عبد الله بن حارث روایت کرده است که هیچ کس را ندیده ام که به اندازه رسول الله صلی الله علیه و سلم تبسم کند.

 

روش دوم: پیش قدم شدن در سلام گفتن

 

همچون تیری است که به قلب های تیره اصابت و آن را شکار می کند. اما بهترین روش آن است که با گشاده رویی، استقبال گرم و فشردن دست همراه باشد که این اقدام بسیار با ارزش است. عمرالندی می گوید:"با ابن عمر بیرون رفتیم هر کوچک و بزرگی را که می دید به آن سلام می کرد." حسن بصری می گوید:"دست دادن مودت را افزایش می دهد". پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:" هیچ عمل خوبی را بی ارزش ندانید حتی اگر آن عمل برخورد با برادرت با روی گشاده باشد. در الموطأ از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت شده است که فرمود:"دست بدهید تا کینه از بین برود و هدیه دهید تا عزیز شوید و دشمنی را از بین ببرید. ابن عبد البر گفته است که همه اینها به روی گشاده مربوط می شود.

 

روش سوم: هدیه

 

تأثیر شگفتی دارد و گوش و چشم و قلب را مسحور می کند. هدیه دادن در مناسبت ها و روزهای دیگر امری پسندیده است منوط به اینکه به اندازه توانایی فرد باشد. ابراهیم الزهری می گوید:" هدایای پدرم را بیرون آوردم به من امر کرد که اسامی خویشاوندان و دوستانش را بنویسم من نیز نوشتم سپس به من گفت آیا کسی مانده است که نامش را فراموش کرده باشیم؟ گفتم: نه، گفت: چرا، با مردی برخورد کردم که به گرمی به من سلام کرد و... 



:: بازدید از این مطلب : 292
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : جمعه 13 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالله

 محمد، نامي است كه طنينش از كران تا كران عالم را فرا گرفته و هر لحظه بر زبان هزاران و بلكه ميليونها انسان جاري مي‌گردد. محمد، نامي است كه در بهترين و مقدس‌ترين كتابها آمده است. آري! محمد، همان كسي است كه پروردگار جهانيان و فرشتگان آسمان بر او درود مي‌فرستند. محمد همان كسي است كه هرگاه مؤمنان، يادش مي‌كنند، بر او صلوات مي‌فرستند: إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً (احزاب:56) «خداوند و فرشتگان بر پيغمبر درود مي‌فرستند. اي مؤمنان! شما هم بر او درود بفرستيد و چنانكه بايد سلام بگوييد (و رهنمودهاي او را بپذيريد)».

محمد، همان كسي است كه وقتي نعمت‌هاي الهي را برمي‌شماريم، او را در رأس نعمت‌هاي خداوند مي‌بينيم و مشاهده مي‌كنيم كه او و آموزه‌هايش، والاترين نعمت خدا بر بندگان هستند: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ  (انبياء:107) «ما، تو را جز به عنوان رحمتي براي جهانيان نفرستاده‌ايم».

وقتي انسان‌هاي دلسوز و غمخوارگان امت‌ها را به ياد مي‌آوريم، محمد رسول اللهr را برجسته‌ترين فردي مي‌يابيم كه نسبت به انسانيت، دلسوز و شفيق بوده است: لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ (توبه:128) «بي‌گمان پيغمبري (به نام محمد) از خود شما (انسان‌ها) به سويتان آمده است؛ هرگونه درد و رنج و بلا و مصيبتي كه به شما برسد، بر او سخت و گران مي‌آيد. او به شما عشق مي‌ورزد و به هدايت شما، اصرار دارد و نسبت به مؤمنان داراي محبت و لطف فراوان و بسيار مهربان است».

ثبات و پايداري بر اصول و مبادي، ويژگي اساسي انسان‌هاي راستين و صادق است و محمد(ص)  در زمينه‌ي ثبات و پايداري بر اصول و مبادي حق، سرآمد همگان مي‌باشد و چرا چنين نباشد كه خداوند متعال به او فرموده است: فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلاَ تَطْغَوْاْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ  (هود:112) «پس همانگونه كه فرمان يافته‌اي، استقامت و پايداري كن».

محمد سرآمد هستي و نمونه‌ي برجسته‌ي آن مي‌باشد كه خداوند، او را.... 



:: بازدید از این مطلب : 256
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : جمعه 13 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالله

 به هوش باش!

 

1. خواهرم! بر حذر باش که گرگ هایی در لباس انسان در کنار تلفن ها کمین کرده اند!

 

2. خواهرم! از غیبت، سخن چینی، ناسزاگویی، لعن، دعای ممنوع (شر) بپرهیز و به یاد داشته باش که یکی از علت هایی که زنان زیادی را به دوزخ می کشاند، همین امور است.

 

معاذ بن جبل رضی الله عنه به رسول خدا صلی الله علیه و سلم گفت: آیا ما درباره گفته هایمان هم باز خواست می شویم؟! رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: وای بر تو، ای معاذ؛ آیا چیزی غیر از زبان هم مردم را در آتش دوزخ گرفتار می کند و سبب می شود که آنان با صورت های خود به سوی آتش کشیده شوند؟!

 

3. خواهرم! به هوش باش که به تن کردن روپوش های تزیین شده در ملاء عام از سوی علمای دینی تحریم شده است، زیرا این گونه لباس ها، حجاب مشروع به شمار نمی آید و نه تنها بدن را نمی پوشاند، بلکه آن را بیشتر نمایان می کند و یکی از علت های اصلی فتنه و فساد است.

 

4. خواهرم! از پوشیدن لباس های تنگ، کوتاه و شفاف و غیر شرعی دوری کن که انسان را به آتش جهنم گرفتار می کند.

 

5. خواهرم! به هوش باش که هر کس خادم یا راننده را به خانه خود می آورد، سبب ویرانی خانه می شود.

 

6. از گوش دادن به سخنان و موسیقی حرام بپرهیز و همه اندام های خود را از آنچه خداوند متعال حرام کرده است، دور بدار، زیرا آنها روز قیامت علیه تو شهادت و گواهی خواهند داد.

 

7. از مطالعه مجلات غیر اخلاقی که جامعه را به فساد می کشاند و با فضایل و ارزش های ایمانی جامعه جنگ و دشمنی می کند، دوری گزین.

 

8. از دوستان و همنشین بد بر حذر باش، زیرا نه سود... 



:: بازدید از این مطلب : 298
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : جمعه 13 اسفند 1389 | نظرات ()